سیسیلیا شیر و هارمونی در رختخواب یکدیگر را خوشحال می گاییدن خانم معلم کنند
"سیسیلیا شیر و هارمونی واندر ، دو دوست صمیمی ، از یک روز پیاده روی به خانه برمی گردند. هر دو زخم های سفر هستند اما از این نیز خوشحال هستند ، زیرا این بدان معناست که یک چیز کمتر در لیست سطل آنها وجود دارد! هر دو از هم جدا شده اند به زودی برای کالج ، لیست سطل آنها شامل همه کارهایی است که آنها می خواهند در کنار هم انجام دهند. در حالی که سیسیلیا آخرین مورد لیست خود را بررسی می کند ، هارمونی تردید می کند. به جای این که به دوست عزیز کنجکاو خود بگوید آخرین مورد چیست ، او با شرمندگی از هارمونی برای حواس پرتی سیسیلیا پیشنهاد می کند که به سیسیلیا ماساژ بدهد زیرا او از پیاده روی بسیار دردناک است. سیسیلیا به راحتی ماساژ را می پذیرد و اجازه می دهد تا موضوع کاهش یابد ... فعلا. هارمونی ابتدا با ماساژ سیسیلیا شروع می کند شانه های کشیده ، سپس به سمت عقب حرکت می کند. S او در نهایت پیشنهاد می کند که آنها راحت تر شوند تا او بتواند گره ها را درست حل کند. خوب ، آنها در اتاق خواب هستند ، سیسیلیا پیراهن خود را در می آورد ، و هارمونی دچار برافروختگی می شود با دیدن سینه هایش پاره می شود ، سپس دراز می کشد. W Hen Harmony او را در آغوش می گیرد و دوباره شروع به ماساژ می کند ، هارمونی حتی بیشتر گیج می شود. سرانجام ، هارمونی شهامت پیدا می کند و لیست سطل خود را با سیسیلیا در میان می گذارد و کاغذ را به او می دهد. ' به او بگویید واقعاً چه احساسی نسبت به او دارم؟ ' سیسیلیا با کنجکاوی با صدای بلند می خواند. با توجه به اینکه در فضای باز است ، هارمونی توضیح می دهد که او سیسیلیا را بیشتر از یک دوست دوست دارد. او فقط می خواست سیسیلیا قبل از اینکه آنها راه جدا شوند ، بداند ... قلب هارمونی تقریباً متوقف می شود وقتی سیسیلیا شیرین اعتراف می کند که او نیز هارمونی را دوست دارد. همانطور که سیسیلیا گونه هارمونی را لمس می کند ، در آن ذوب می شود ، و آنها احساس می کنند که در حال بوسیدن هستند. گرمای بین آنها به سرعت افزایش می یابد ، زیرا آنها برای اولین بار بدن یکدیگر را کشف می کنند. هی سینه های یکدیگر را می بوسند و به سمت جنوب به گربه های یکدیگر می روند. یک نقطه اوج باشکوه. اگرچه آنها به زودی از هم جدا خواهند گاییدن خانم معلم شد ، اما به نظر می رسد آنها به عنوان دوست دختران راه دور آینده درخشانی با هم دارند! "
