بریتنی امبر ، افسر نامادری ، با بچه های بزرگ ، سوپر معلم خروس را مکیده و فاک می شود
بریتنی امبر یک پلیس سخت گیر است که از هیچ کس ، از جمله نامادری اش ، ریکی اسپانیایی ، گله نمی کند. او لباس اصلی خود را برای کار می پوشد ، سپس به ریکی می گوید که دست از کار کشیده و نظافت خانه را انجام دهد. متأسفانه برای ریکی ، او دستورالعمل مادرش را نادیده می گیرد. وقتی بریتنی به خانه برمی گردد و ریکی را سوپر معلم در همان جایی که او را ترک کرده است می یابد ، از جمله دستش روی دیک او ، بریتنی می داند که تنها راه برای چرخاندن نامادری اش خالی کردن کامل توپ هایش است. خوب است که این افسر پلیس داغ می داند چگونه این کار را انجام دهد. بریتنی با بستن دستبندهایش ، ریکی را می بندد. او در حال حاضر می داند که دیک او برای زانو زدن شروع به مکیدن می کند. ریکی نمی تواند باور کند که نامادری اش لب های پف کرده اش را دور چوب لعنتی اش پیچیده است. وقتی بریتنی شروع به کندن لباس خود می کند ، کوزه هایش را از سوتین بیرون می کشد و بند تنگ او را جدا می کند ، بیشتر شگفت زده می شود. وقتی بریتنی ریکی را روی کاناپه هل داده و روی خروسش رفته است تا سوار او شود ، هرچند ، او فکر می کند بهتر است این سواری را تا انتها ببیند. بریتنی روی کاناپه زانو می زند و به ریکی می گوید که او را لعنتی کند. وقتی توپ های ریکی خالی نمی شوند ، بریتنی او را به سمت کاناپه هل می دهد تا بتواند روی دیک او سوار شود. دختر گاو معکوس کار نمی کند و دختر گاو هم کار نمی کند! فقط یک کار باقی مانده است: بریتنی دراز می کشد و پاهایش را باز می کند تا ریکی بتواند هنگام تماشای تکان خوردن این دستمال ها به او ضربه بزند. که بالاخره این کار را می کند ؛ ریکی تمام شکم و سینه های مادرش را خشک کرده است. اکنون که ریکی سرانجام بار خود را بر باد داده است ، بریتنی به او می گوید که اکنون می تواند بر تکالیف و نظافت منزل تمرکز کند.
مدت زمان:
03:26