دو خانم سیاه پوست بیدمشک مرطوب خود را حفر می کنند داستان سکس با معلم
اشلی وارد آشپزخانه می شود و نامادری اش آریانا را در آغوش می گیرد ، راب ، دوست پسر جدیدش ، اشلی بیدمشک است و از راب خوشش می آید ، بنابراین در حالی که مادرش را در آغوش می گیرد ، از راب می خواهد که او را لعنت کند. او شوکه شده است ، آریانا مجبور است زنگ بزند و قدم هایش را به عقب بزند ، سپس اشلی به اغوا کردن راب ادامه می دهد ، او معاشقه می کند ، خروسش را می مالد تا زمانی که او تصمیم می گیرد او را همان جا لعنتی کند ، قبل از اینکه آریانا تماس او را تمام کند ، اما آنها گرفتار می شوند. برای اشلی و راب ، آریانا تصمیم می گیرد به آنها بپیوندد ، بنابراین رابز یک bj مضاعف می گیرد و سپس به اتاق خروج می روند ، جایی که راب پوند اشلی و آریانا آنها را در موقعیت های مختلف داستان سکس با معلم به عقب و جلو تغییر می دهد تا زمانی که او تمام صورت آنها را تکان دهد.
