بچه گربه سبزه کارلی گری در ربودن خود به لعنتی داستان سکسی معلم خصوصی افتاد
شبی که او آمد! بو (bs)! هالووین است و کارلی گری خیلی ترسیده است که لباس های بزرگش از لباسش بیرون می پرند! بچه گربه از مهمانی که او و دوست پسرش چارلز برگزار کرده بودند ، خسته شده بود. آنقدر که به نظر می رسد ذهنش با او ترفند داستان سکسی معلم خصوصی بازی می کند ، زیرا احساس می کند اتفاق وحشتناکی در حال رخ دادن است! او با یک صدای ترسناک با یک تلفن تماس تصادفی می گیرد و به او می گوید خواب نبینید ، بنابراین همه درها را قفل می کند و در اتاق خواب با چارلز مخفی می شود. تنها یک راه حل برای جلوگیری از خوابیدن در اتاق خواب و طعمه شدن قاتل وجود ندارد: آنها برای بیدار ماندن باید رابطه جنسی داشته باشند! اگرچه کارلی می خواست اولین بار با چارلز خاص باشد ، اما یا لعنتی است یا می میرد! آیا پسر چاکی به اندازه کافی خوب ، سخت و طولانی او را نجات می دهد ؟؟؟ تماشا کنید تا بفهمید! H Appy
