مونا بلو جوان ، توسط داستانهای سکسی با معلم BFF پدرش لعنتی می شود
"یک دوست نیویورک دختر من ... پدر نوجوان به دوست دختری که دخترش را دراز کشیده است فحش می دهد. صحنه روی سو (اوفلیا داست) باز می شود ، که با دوستش ، آنه (مونا بلو) 18 ساله وارد خانه می شود. J Ohn (Renato) ، پدر سو ، از در داستانهای سکسی با معلم می آید و به دختران خوش آمد می گوید. او اولین بار است که جان با آن ملاقات می کند و Sue آنها را به یکدیگر معرفی می کند. به محض اینکه جان به آن نگاه می کند ، نمی تواند کمک کنید اما او را چک کنید و یک نگاه تیره و شاخی و تقریباً گرسنه در چشمانش برق می زند. او با جذب جذابیت خود ، با دختران مکالمه کوتاهی می کند در حالی که مخفیانه آن را بالا و پایین می بیند. عصر آنها و جان برنامه های شام را مورد بحث قرار می دهند. مادر S Ue تا دیر وقت کار می کند ، بنابراین آنها سه نفر دیگر هستند. وقتی صحبت هایشان تمام شد ، سو آن را به سمت خارج هدایت می کند تا اتاقش را به او نشان دهد. J Ohn به Anne خیره می شود. راه بروید ، با همان نگاه منحرف تیره روی او. او درب ورودی را قفل می کند ، قفل با صدای بلند کلیک می کند. CUT TO TITLE بعداً ، J اوه ، سو و آن با هم شام می خورند. J Ohn چنگال خود را عمداً می اندازد و به زیر میز می رود تا آن را تهیه کند. وقتی زیر میز است ، جان دامن آن را نگاه می کند و بدن او را بو می کند. بعداً همان شب ، دختران در رختخواب هستند و به آرامی خروپف می کنند. Nne تکان می دهد و حضور را در کنار او احساس می کند. چشمانش باز می شوند و می بیند که جان در کنار او دراز کشیده است و با شهوت به او خیره شده است و بی صدا تکان می خورد. یک Nne شوکه شده است و قصد دارد چیزی بگوید ، اما جان انگشتی را به نشانه لبخندی روی لب هایش می گذارد و برای آن زمزمه می کند. که آنها نمی خواهند مزاحمتی برای سو ایجاد کنند. آنه به دیک در معرض دید جان نگاه می کند و چشمانش گشاد می شوند. S او متناقض به نظر می رسد: واضح است که او با خودش در حال بحث است که آیا چیزی بگوید یا سکوت کند. جان اما بی میل. S او فوراً با او نجوا می کند و اعتراض می کند که آنها نباید این کار را انجام دهند ، به دلایل زیادی. برای هر یک از اعتراضات او ، جان پاسخی دارد و سرانجام ، آن را متقاعد می کند که با او رابطه جنسی داشته باشد و قول می دهد که این راز آنها خواهد بود. هر دوست دخترش بیشتر از دوست جان است ... "
