اسکارلت می و جیلیان سکس با خانم مدیر جانسون در حال تفریح در کلاس درس
"اسکارلت می در مدرسه است ، با عجله از راهرو خالی می گذرد ، نگران این است که سر کلاس دیر شود. ناگهان اسکارلت با دیدن یک تکه کاغذ روی زمین متوقف می شود. او آن را بر می دارد و شوکه می شود که فتوکپی از گربه شخصی است. او سعی می کند آن را بخنداند و می گوید که کسی از این کار خجالت می کشد. اسکارلت به کمد خود ادامه می دهد اما با دیدن یک فتوکپی دیگر از همان گربه که روی دیوار چسبانده شده است ، سرعت خود را کم می کند. "سلام ، این تصادفی نبود. کسی اسکارلت می گوید ، این را در اینجا بچسبانید ، چشمانش مشکوک باریک شده است. اسکارلت به اطراف خود نگاه می کند اما هیچکس را نمی بیند و با آرامش به کار خود ادامه می دهد. اسکارلت به کمد لباس خود می رسد - روی قفسه ها بیشتر عکس ها چسبانده شده است. او تلاش می کند تا آنها را پایین بیاورد ، سپس قفسه اش را باز می کند تا آنها را به داخل بکشد ، اما در عوض یک کپی دیگر روی وسایلش پیدا می کند. او اکنون بسیار مشکوک است که کاغذ را می گیرد و دوباره به اطراف نگاه می کند اما هیچکس را در این نزدیکی نمی بیند. او با صدای بلند می پرسد که چگونه کسی می تواند بداند ترکیبی به کمد لباسش ... اسکارلت توسط یک مانیتور سالن ، جیلیان جانسون متوقف می شود و تصاویر را به جیلیان نشان می دهد. جی ایلیان شگفت زده می شود اما موافقت می کند تا اسکارلت را در تحقیقاتش یاری دهد وقتی اسکارلت به دو مظنون احتمالی اشاره می کند که او در ذهن دارد. مدت کوتاهی بعد ، اسکارلت وارد کلاسی می شود سکس با خانم مدیر که در آن جیلیان منتظر اولین مظنون ، Scarlit Scandal است. S کارلیت مورد بازجویی قرار می گیرد تا زمانی که او پیشنهاد می کند اسکارلت را بیدمشک کند. S Carlett مردد است ، اما وقتی Scarlit اشاره می کند که آنها " اسکارلت با همه 18 سالگی موافق است. اگرچه اسکارلت کمی گیج است ، اما عکس را می گیرد و با استفاده از ذره بین خود با گربه اسکارلیت مقایسه می کند. اسکارلت نتیجه می گیرد که این گربه همان گربه نیست و به اسکارلیت می گوید که خوب است برود. اس کارلیت در حالی که چشمانش را چرخانده است می رود. بعد ، اسکارلت مظنون دیگر ، لیلی گلی را بازجویی می کند. ال ایلی بزرگتر از اسکارلت و جیلیان 18 ساله است و هرگونه دخالت را رد می کند ، اما با توصیف پیراهن مظنون سرنخی می دهد. جی ایلیان در پس زمینه بسیار مشکوک به نظر می رسد. L Ily همچنین گربه خود را نشان می دهد اما یک مسابقه نیست ، بنابراین او اخراج شده است. اسکارلت در حال از دست دادن کارهایی است که بعد از آن باید انجام دهد. در حالی که جیلیان بسیار عصبی عمل می کند ، اسکارلت به زودی به او مشکوک می شود. اس کارلت پیشنهاد می کند که ژیلیان ژاکت خود را در آورد. بالاخره در کلاس داغ است. ، اسکارلت حتی بیشتر مشکوک می شود. بین اسکارلت و جیلیان لحظاتی قبل تنش تنش آمیزی وجود دارد و ژیلین ژاکت خود را در می آورد و پیراهنی را که لیلی توصیف کرده بود نشان می دهد. اس سپس شرمنده شلوارش را پایین می آورد و گربه اش را نشان می دهد. "یک چنگ زدن کامل! منظورم مسابقه است! S O این تو بودی !؟ چرا؟؟ اسکارلت نفس نفس می زند. جیلیان فاش می کند که او این جنایت را انجام داده است زیرا از دو کفش خوب بودن خسته شده است. او همچنین اعتراف می کند که عاشق اسکارلت بوده است. جیلیان نگران است که اسکارلت او را تسلیم کند ، اما اسکارلت در مقابل سکوتش بازیگوشانه پیشنهاد رابطه جنسی می دهد. جیلیان شگفت زده می شود اما سپس مشتاق می شود زیرا موافقت می کند که می خواهد نشان دهد که واقعاً متأسف است. اسکارلت پوزخندی می زند و صورتش را به بیدمشک جیلیان می اندازد. این جوان نوجوان در می یابد که چیز واقعی حتی بهتر از تصویر است! "
