سارا واندلا در طول ماساژ غذا خورد سکس خانم معلم و بیرون خورد
سارا واندلا برای قرار ملاقات منظم خود به ماساژ می آید. او به اندازه کافی با ماساژور خود ، لوکاس فراست ، دوستانه رفتار می کند ، با وجود اینکه هنگام خوشامدگویی به تلفن در تماس است. او به وضوح در حال بحث در مورد مشاغل مهم با کسی در خط دیگر است. وقتی او را به اتاق خصوصی می برد ، سرانجام او تماس را قطع می کند و تلفن را قطع می کند. او عذرخواهی می کند و می گوید که فقط یکی از آن روزها است. هی از او می خواهد که لباس خود را در بیاورد و او از اتاق خارج می شود و می گوید وقتی آماده شد برمی گردد. هنگامی که کاملاً برهنه شد ، دوباره با او تماس می گیرد - درست زمانی که لوکاس دوباره وارد می شود ، تلفن او دوباره زنگ می زند. حالا چی! او تصور می کند که این تجارت است اما وقتی تلفن خود را بر می دارد ، می بیند صفحه تماس گیرنده از طرف همسر نیازمندش است. او چشم ها ، پاسخ ها و اشاره هایش را به هم می چرخاند تا لوکاس پیش برود و شروع به کار کند. در همین حال ، مشتری در حال جویدن تلفن شوهرش است - این بار او چه می خواهد؟ آیا او نمی داند که در زمان ماساژ او تماس نگیرد؟ سرانجام ، او با ناامیدی تلفن را قطع می کند. سارا شکایت می کند که شوهر نیازمند او از زمان ارتقاء وی تا به حال وابسته به همکاری بوده است. او چندین بار در روز تماس می گیرد ، همیشه می خواهد بداند که او چه کار می کند ، کی در خانه خواهد بود ، می خواهد در مورد روز خود گوش کند. فقط یکبار آرزو می کند که می تواند با مردی باشد که احساس نمی کند از بچه مراقبت می کند. مطمئناً شوهر دوباره تماس می گیرد. وقتی با شوهرش تلفنی صحبت می کند ، لوکاس تصمیم می گیرد کمی بی پروا شود و دستان خود را به مناطق خصوصی او منتقل کند. بی اختیار نفس می کشد و برمی گردد تا با شوک به او نگاه کند. چشمکی می زند و ماساژش را ادامه می دهد. لوکاس شروع به لذت بردن از مشتری خود می کند و در میان ناله ها و ناله هایش متوجه می شود که مجبور است در مورد صداها به شوهرش دروغ بگوید ، ناله های او به سمت سکس خانم معلم فریادهای ارگاسمی کامل پیش می رود تا اینکه سرانجام یک دروغ برای کنار گذاشتن خطا مطرح می کند و به از تجربه کامل لذت ببرید
