بریتنی امبر ، داستان سکس با معلم دختر بچه شاخدار ، از پسر بزرگتر در رختخواب لذت می برد
بریتنی امبر خواهر سکسی همسرش چند روزی در کنار آنها بود و با یک بیکینی بسیار کم حجم کنار استخر دراز کشیده بود. وقتی همسرش در شهر بود ، بریتنی به او گفت داستان سکس با معلم که چگونه همیشه فکر می کرد که او را لعنتی می کند ، بنابراین او شلیک کرد و دستش را روی بیدمشکش گذاشت. گرمای بین آنها بسیار شدید بود تا بتواند خاموش شود ، بنابراین آنها به اتاق خواب رفتند و در آنجا خروس او را به شدت مکید و رگهای گردن او برآمده شد. او بچه های بزرگش را لعنت کرد و سپس دیک سخت خود را به گربه مرطوب و مرطوب او کوبید. آن دسته از جوانان بزرگ در حالی که خواهر همسرش را با ضربات طولانی و عمیقی کتک می زد ، به بالا پرید. این رویای او بود که به حقیقت پیوست ، بنابراین او بارها و بارها روی خروس سفت او می آمد ، زیرا آنها روی تخت می چرخیدند و در یک دسته موقعیت گرم قرار می گرفتند. وقتی او آمد ، توپ هایش را روی بچه های بزرگش خالی کرد و فوراً فهمید که می خواهد او تا آنجا که ممکن است با آنها بماند.
