موهای کوتاه بالغ داستان کردن معلم بین دو پسر جوان تقسیم می شوند
دی ویلیامز هنگامی که بیس بال خوان و کانر تقریباً به او برخورد می کند ، حمام آفتاب را قطع می کند. بچه ها می خواهند به حیاط او بروند تا توپ را پس بگیرند تا بتوانند بازی خود را ادامه دهند اما دی آن داستان کردن معلم را ندارد. او قبل از اینکه بفهمد توده بزرگ آنها یک فنجان نیست ، سر آنها فریاد می زند. شیفته و شگفت زده به آنها می گوید که قصد دارد کمی با آنها خوش بگذرد. او قبل از بازگشت به خانه ، هر دو را همزمان می مکد. بچه ها به نوبه خود او را لعنت می کنند در حالی که او یک دیک را در دهان خود نگه می دارد تا زمانی که او هر دو را در تمام صورت و دهان خود تمیز می کند.
